گفتگو با دکتر اسدالله اسدی گرمارودی

دکتر اسدالله اسدی گرمارودی آرام و عمیق به استقبالمان می آید. او از نیروهای آموزش و پرورش بوده که توسط مسعود فراهانیان در اوایل دهه 70 به اتحادیه دعوت شده ابتدا مشاور اتحادیه، سپس معاون فرهنگی و سپس در یک دوره دو ساله از سال 79 به ریاست اتحادیه منصوب میشود. او دکترای عرفان اسلامی داشته و در یک دوره رئیس دانشگاه فرهنگیان بوده است. در دانشگاه فرهنگیان مهمان او بودیم.

 

عهد وفا: اگر موافق باشید از دوران مشاوره‌تان شروع کنیم که وارد اتحادیه شدید دفتر مرکزی مشاور آقای فراهانیان شدید. آن موقع اولویت اصلی چی بود؟

ببینید وقتی ما وارد شدیم تحت عنوان نیروی خارجی تلقی می‌شدیم. تا حالا اتحادیه نیرویی از بیرون می‌آوردند تعدادی مأمور می‌کرد ولی در کادر نبود. تیمی مستقر بود از قبل، بچه‌های دلسوز، خدوم، خدمتگزار، بدون چشم‌داشت‌های مالی؛ ولی به گونه‌ای بود که با غیر پذیر نبودند و برنامه‌ها هم تکرار می‌شد. ما که آمدیم، نگاه کردیم ساختار و سازمان و برنامه و مباحث فرهنگی دانش‌آموز محوری، مسائلی‌ست که می‌شود روی این‌ها ما کارهایی را انجام بدهیم. پیشنهادهایی که دادیم آقای فراهانیان می‌گفت اصلاً دنبال همین‌ها می‌گردیم. اوایل مجله یک مقدار ما وارد شدیم، بعد توی همین برنامه تشکیلات وارد شدیم، اصلاً آمار نمی‌دانستیم چیه و اولین بار بود که بحث آمار را همین آقای همدانی را دعوت کردیم. بعد آمد الان اسم آن سیستم آمار را هم یادم نیست چی گذاشت.

عهد وفا: طرح انسجام

انسجام نه، اسم خاصی گذاشت.

عهد وفا: آمار چی؟ آمار خود انجمن‌ها را بنویسید؟

انجمن‌ها، دانش‌آموزان، مدرسه، آموزش و پرروش هم این آمار را توی نرم افزار نداشت. آن زمان وقتی مدیر کل وزارتخانه آمده بود دیده بود تعجب کرد. فراوانی‌اش را در آورده بودیم، این بچه چندمین بچه‌ی خانواده است. مثلاً نتیجه‌ی پژوهش من این شد که بچه‌هایی که خانواده‌های شلوغ‌اند بیشتر عضو انجمن‌اند و این نشان می‌دهد که در مشارکت‌های اجتماعی، تک فرزندها و دو فرزندها کمتر دخالت می‌کنند، ناز نازی‌اند. یک قسمت تشکیلات را دیدیم که تشکیلات باید دانش‌آموزی شود. تو بخش فعالیت‌های دانش‌آموزی به شدت وارد شدیم، به شدت! که حالا بعدها در دوره‌ی معاونتم ما اردویی که در نیشابور گذاشتیم، اردوگاه نیشابور.

عهد وفا: شهید رجایی

شهید رجایی الان اسمش است

عهد وفا: باغرود

باغرود بله بله. مثلاً قبل از ما سی چهل نفر همراه داشت. ما اگر دوستان یادشان باشد گفتیم دانش‌آموزی‌اش می‌کنیم. یک هفته خواهران یک هفته برادران را آوردیم همه‌ی کارها را خود بچه‌ها انجام دادند. من، محمدعلی شامانی، آقای دهقان، آقای حاجیان‌زاده، آقای فراهانیان، لیدرهای کلاس فقط بودیم تدریس. کل مجموعه را خود بچه‌ها می‌گرداندند یک اتفاق خاص مجله به شکل دیگر. بعد این‌ها مشورت‌هایی شد لذا این مشورت‌ها از یک طرف ذوق تشکیلاتی ایجاد کرده بود برای آقای فراهانیان و تیمی که قرار بود، به همین جهت اصرار کرد که بیا معاون شویم ولو پاره وقت که بعد قطعی شد. یک مقاومت‌های جدی هم بدنه داشت. هیچ راهی هم داشت که با هل به قول شما پیش برویم؛ لذا رویکرد اخلاقی مدیریتی ما خیلی آنجا صبورانه بود بحث‌های خاصی را داشتند. نوعی تعلق خاطری ویژه بود برای برخی‌ها توی قضایا.

عهد وفا: جسارتاً آقای دکتر این دوران مشاوره بودن شما چقدر طول کشید؟

زیاد نبود

عهد وفا: یک سال مثلاً بیشتر بود؟

شش ماه تا یک سال بیشتر طول نکشید.

عهد وفا: همان کار پیمایش اون موقع انجام شد؟

نه طرحش را مطرح کردیم، معاون شدم دامن زدیم.

عهد وفا: بیشتر حوزه‌های فکری را اول؟

من اول که آمدم بیشتر روی مجله مستقر شدم مشاور مجله، بعد آمدم به این قسمت.

عهد وفا: داشتید رصد می‌کردید به یک معنایی.

چک کردیم. نه اصلاً توی دفتر بودیم ساختار سازی می‌کردیم. مشاوره همه جانبه، بحث‌هایی که چگونه احیا بشوند. معاون که شدیم بحث‌های جدی‌ای شد. دوستانی را از بیرون آوردیم.

عهد وفا: کی‌ها رو هماهنگ کردید؟

آقای پورسینا آمد، آقای شریف‌زاده آمد، آقای دکتر اسپرهم آمد علامه هستند، آقای سلگی آمد، برنامه‌ی بیست ساله را با آقای حسینی‌گهر بستیم، هیچ کاری هیچ جایی این کار را نکرده بودند. ما طرح بیست ساله را بعد، پنج ساله کردیم بعد برنامه‌ی یکساله. در آن زمان هیچ دولتی هیچ وزارتخانه‌ای برنامه‌ی بیست ساله استراتژیک نداد. اولین بار توی دوره‌ی من توی اتحادیه انجام دادیم. این را حالا رصد کنید. بچه‌ها واقعاً مخلصانه هم انجام دادند؛ یعنی در کمترین هزینه شاید اصلاً هزینه هم نگرفته باشند شاید جنابعالی بحث مالی داشتید یادتان باشد. ولی یک کار بزرگ بیست ساله انجام شد.

عهد وفا: بیستش چی بود آقای دکتر؟ چی شد اصلاً این کار انجام شد؟

بحث نگاه استراژیک بیست سال آینده اتحادیه به کجا برسد؟

عهد وفا: این را خود شما پیشنهاد کردید؟

بله. بعد آقای سلگی خوش فکر  بود، آقای حسینی‌گهر خوش فکر بودند، این‌ها یک مقدار هم حاشیه بودند توی گروه خاصی، ما آوردیم گفتیم توی بحث‌های فکری و فرهنگی از این‌ها می‌شود استفاده کرد. بزرگوارانه هم آمدند کمک کردند؛ لذا برنامه‌ی بیست ساله را، بعد پنج ساله را، بعد یک ساله را ما برنامه را تحت عنوان این کار انجام دادیم ریختیم و این کار خیلی کمک کرد.

 

→ خواندن مطلب قبلی

پرونده ویژه – شهدای گروه ابوذر، روایتی از معرفت و فرزانگی

خواندن مطلب بعدی ←

گفتگو با دکتر اسدالله اسدی گرمارودی – نشریه آینده سازان

نوشتن نظر شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *