گفتگو با دکتر اسدالله اسدی گرمارودی – نشریه آینده سازان

دکتر اسدالله اسدی گرمارودی آرام و عمیق به استقبالمان می آید. او از نیروهای آموزش و پرورش بوده که توسط مسعود فراهانیان در اوایل دهه 70 به اتحادیه دعوت شده ابتدا مشاور اتحادیه، سپس معاون فرهنگی و سپس در یک دوره دو ساله از سال 79 به ریاست اتحادیه منصوب میشود. او دکترای عرفان اسلامی داشته و در یک دوره رئیس دانشگاه فرهنگیان بوده است. در دانشگاه فرهنگیان مهمان او بودیم.

 

عهد وفا: آقای دکتر از حوزه‌ی مشاورتتان در نشریه که تشریف داشتید، بیشتر چه کاری انجام می‌دادید در حوزه‌ی نشریه؟

توی نشریه بحث جهت‌دهی نشریه و احیاء بود که پویا و بروز شود و نتیجه‌مان بعد این شد که این نشریه، یک نشریه‌ی ارتقائی برای بچه‌های کادر باشد. بیست و پنج هزار تا باید می‌زدیم

نشریه را بیست و پنج هزار تا باید تکثیر می‌کردیم که جنبه‌ی آموزش ارتقاء بود. وصل کرده بودیم به طرح بصیرت. یک طرحی را تحت عنوان بصیرت ایجاد کردیم، این‌ها جزء کارهای آن زمان ما بود.

عهد وفا: حکمت و بصیرت بود ؟

بله شما اگر یادتان باشد مثلاً بحث ولایت فقیه، بحث سیره. سیره‌نویسی را من شروع کردم که الان این مقالات هست. عرض به حضورتان یک کتابچه‌ای الان زدم ده تا مقاله‌ی این را آوردم رویش. دوستان پیغام داده بودند «می‌خواهم پیامبرگونه باشم» اسمش را گذاشتند انتشارات سبحان چاپ کرد و گفتم خوب است برای نوجوانان. سیره‌نویسی را من شروع کرده بودم. ولایت فقیه را داده بودم جواد محدثی از قم ایشان چیز کرد. هی به من زنگ می‌زد.

عهد وفا: می‌گفت پولش را بده؟

ما هم جوان بودیم حالی‌مان نبود فکر کنم پول هم می‌خواهند، فکر کردم مثل فی سبیل‌الله. بنده خدا یک قران هم نگرفت. آقای شریف زاده بود بچه‌ها بودند مجله‌ی کاری بود. بعد امتحان، تست داشت آزمون داشت برگزار می‌کردند

عهد وفا: این بحث انجمن‌محوری هم دوران شما بود.

بله انجمن‌محوری بحث خیلی جدی‌ای بود. بحث مربوط به سیستمی که آقای چیز آورده بودیم.

عهد وفا: حسینی‌گهر؟

نه نه طرح بیست ساله بود دیگر، برنامه‌ی بیست ساله را اولین بار آقای سلگی را آوردیم.

عهد وفا: راجع به طرح انسجام صحبت کنید.

طرح انسجام طرح بسیار خوبی بود. وزارتخانه وقتی مدیرکل حوزه‌ی تشکل‌های دانش‌آموزی آمد دید، باورش نمی‌شد که توانستیم با یک نرم‌افزار هویت دانش‌آموزان را ما آن‌جا احصاء کنیم. بعد داده بودیم تحلیل که کرده بودیم، مثلاً یکی از تحلیل‌ها که یادم است این بود بچه‌هایی که عضو انجمن اسلامی شدند غالباً از خانواده‌های پر جمعیت‌اند. یعنی در خانواده، تعامل داشتند رفتار داشتند، با هم گفتگو و دعوا و …

عهد وفا: اجتماعی بودند.

رشد اجتماعی را از خانه شروع کرده بودند و لذا مسئولیت پذیر شده بودند. آن وقت یک زنگ خطر بود که خانواده‌های تک فرزندی در آینده شاید با نظام زیاد کار نداشته باشند، بچه‌هایی که این‌گونه رشد می‌کنند وقتی تعامل بلد نیستند رشد اجتماعی ندارند، مسئولیت هم بیرون نمی‌پذیرند؛ لذا این خودش خروجی آن زمان ما بود.

عهد وفا: این را منعکس کردید به وزارتخانه؟ یا نهادهای امنیتی؟

این بحث در تحلیل‌های ما بود که عرض کردم از وزارتخانه آمده بودند باورشان نمی‌شد که ما یک چنین تشکیلات دقیقی را راه‌اندازی کردیم و بسیار مفید بود آن مجموعه. در بحث بودجه، در بحث تربیت، در بحث آموزش، اردو. یکی از کارهای قشنگ ما اگر یادتان باشد بر مبنای انجمن محوری، اردوها را دانش‌آموز محور کردیم.

عهد وفا: یعنی چی؟

یعنی قبلاً پنجاه نفر می‌رفتند مثلاً اردوگاه نیشابور، از تیم خودمان مستقر می‌شدند خواهرها آقایان. در دوره‌ی ما حداقل افراد شدند! من شدم، شامانی شد، دهقان شد، آقای حاجیان‌زاده شد، آقای فراهانیان فقط مدرّس، گردش کار را دانش‌آموزان خودشان به عهده گرفتند بعلاوه دو سه تا محورهای اصلی که دوستان بودند کمک می‌کردند. خودگردان بود بچه‌ها خودشان اردو را پیاده می‌کردند. مدیریت را آن‌جا خودشان اِعمال می‌کردند تمرین می‌کردند. این کار هم یکی از کارهای قشنگی بود که در آن‌جا بود. حالا الان حکم آقای جنتی را خواندم، این حکم خیلی به من کمک کرد. چون حضوراً هم به من گفت اصلاً توی بحث‌های مالی دنبال درآمدها نباش، برو فقط زیر پله‌ی مثلاً مدرسه هم شد کار فرهنگی کن، بحث‌های مالی انحراف ایجاد می‌کند.

عهد وفا: حساس بود ایشان.

خیلی حساس بود! و این درس بزرگی بود که مسئولان فرهنگی هر چند برنامه‌هایشان را باید نگاه اقتصادی رویش باشد. این مشی، مشی علوی هست ولی دنبال اولویت دادن این بخش را به شدت ایشان اجتناب می‌کرد و ما با همان رویکردهای فرهنگی وقتی برنامه‌ی فرهنگی داشتیم استاندار را، یا مدیرکل را، یا امام جمعه را شخصیت‌ها را مجاب می‌کردیم که بخشی از این هزینه‌ها را تقبل کنند. به جای این‌که خودمان پول در بیاوریم بلکه مشارکت می‌دادیم و با اقبال هم مواجه می‌شد.

عهد وفا: یعنی فشار بر خود استان‌ها بود و استاندارها کمک کنند.

از بیرون کمک می‌گرفتیم. به جای این‌که خودمان به بخش اقتصادی بپردازیم. برنامه‌ها به گونه‌ای بود که استقبال می‌کردند. خیلی بحث قشنگی بود. بحث آینده‌سازان یک بحث حاشیه‌ای کار قرار گرفته بود واقعاً.

عهد وفا: مؤسسه علمی را می‌فرمایید.

بله مؤسسه علمی.

عهد وفا: چون قبلش مؤسسه علمی به شدت درآمدزا بود.

آن‌جا هم دو سه تا کار کردیم گرچه زیاد، یک بحث همکاری بود با آقای آزادی سردار آزادی که مال سپاه بودند. مؤسسه‌ی رزمندگان اسلام بودند با هم هماهنگ شدیم برای این‌‌که بتوانیم یک رقیب جدی شویم با بخش‌های خصوصی که وجود داشت. یک کار خوبی را آقای حسینی‌گهر شروع کرده بود که یک اتحادیه بزنیم. اتحادیه همین بخش‌های مختلف ناشران کتاب‌های درسی. ایشان زود رفتند، من دو سه تا جلسه گذاشتم ولی اقبال نشد چون رقابت جدی بود موفق نشدیم آن قسمت. چند کتاب را مشترکاً با هیأت رزمندگان چاپ کردیم. از کتاب‌های ما رفت آن ور، کتاب‌های خوبی داشتیم. دوره‌ی ورود به دوره‌ی راهنمایی در دوره‌ی من بود. مجوز گرفتیم که آزمونش را، این خیلی درآمد داشت. ابتدایی را البته ما کارشناسی شده به این نتیجه رسیده بودیم که در ابتدایی اصلاً صلاح نیست ورود پیدا کنیم این بخش را. بخش زبان را در مؤسسه «هِدوِی» توی دوره‌ی من راه‌اندازی شد. چندین جلسه برگزار کردیم کتاب‌های آموزش زبان که الان استفاده می‌کنند و فکر کنم آینده‌سازان می‌فروخت بعدها درصد می‌گرفت، هدوی توی دوره‌ی من انجام شد. شاید پنجاه جلسه از اساتید برجسته از دانشگاه تهران، جاهای دیگر دعوت می‌کردیم. عکس‌ها و تصویرها را یک جوری کرده بودیم که بعد این کتاب‌ها را مؤسسات زبان کشوری از آینده‌سازان می‌خریدند درصد می‌دادند. این‌ها از جمله کارهایی بود که توی دوره‌ی ما توی مؤسسه انجام شد بله.

عهد وفا: خانه‌ی هنر و این‌ها هم بود آن موقع توی آینده‌سازان؟

خانه‌ی هنر آن‌چنان فعال نبود.

عهد وفا: یک مدت مثل این‌که خانم آقای حاجیان‌زاده هم مسئولش بود

بله. ما در دوره‌ی امام مدارس آینده‌سازان راه‌اندازی شد.

عهد وفا: آهان آقای عسگرملکی پیگیری می‌کرد.

متأسفانه عرض به حضورتان یعنی آقای فراهانیان زحمت کشیده بودند دوره‌ی ایشان، بحث من مجوز رسالت را گرفته بودم که الان جزء اتحادیه شده ساختمان. بخش میدان انقلاب، خواهرها را آقای فراهانیان گرفته بود و بخش مربوط به اسلامشهر را آقای شامانی داشتند. داشت جا می‌افتاد و این نیازی بود که من بحث‌هایی که توی آموزش و پرورش می‌دانستم که خانواده‌های مذهبی سخت به این مدارس نیاز دارند و ما می‌توانیم یک الگو ارائه کنیم. متأسفانه این بخش حذف شد، البته پارسال دیدم رئیس مؤسسه کی بودند؟ جوان همدانی! رفتند مثل این‌که

عهد وفا: استعدادی.

آقای استعدادی به شدت پیگیر بودند که دوباره گفتند حاج آقا گفته که بروید راه بیاندازید. و الان واقعاً در تهران شدیداً نیاز این بحث ملاحظه شود. این هم از آن مباحثی بود که توی دوره‌ی ما اتفاق افتاد. مدرسه داشت کم کم به یک نقطه‌ای می‌رسید، رقیب در تهران خیلی بحث جدی‌ای بود و جمعیتش داشت جمعیت خوبی می‌شد. آن هم از دوره‌هایی بود که در مؤسسه آینده‌سازان، زبان، مدرسه، دوره‌ی راهنمایی، تحت پوشش اتحادیه قرار بگیرد، همکاری با هیأت رزمندگان سردار آزادی در تألیف چند کتاب برای فراوانی این بحث، این‌ها و ثبت خود مؤسسه آینده‌سازان. بی‌اسم بود که البته آقای استعدادی زحمت کشیدند چند مدت پیش یعنی پارسال، بحث قانونی‌اش را نهایی کردند. مدت‌ها بود همین گونه بحث پیش می‌رفت. مجوّزش هم به اسم ما بود و الحمدلله آن هم از جمله مباحثی بود که قانونی‌اش کرده بودیم. بله این‌ها در حوزه‌ی مؤسسه آینده‌سازان شکل گرفت.

→ خواندن مطلب قبلی

گفتگو با دکتر اسدالله اسدی گرمارودی

خواندن مطلب بعدی ←

حسن نصرالله زاده از پیشکسوتان اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان در گذشت.

نوشتن نظر شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *